این دهان بستی، دهانی باز شد
کو خورنده‌یْ لقمه‌های راز شد

ــــ مولانا، مثنوی معنوی

رمضان بیش از آنکه یک ماه (یک بازهٔ زمانی) باشد، یک کیفیت وجودی است. در این کیفیتِ وجودی، حجاب‌های حائل میان انسان و حقیقت، میان دنیا و آخرت، میان باطن و ظاهر، میان این جهان و عالم غیب نازک‌تر می‌شود و امکان اتصال با عالم بالا سهل‌تر از همیشه خواهد بود. بنابراین کسانی که در اوقات دیگر سال نیز چنان اتصالی دارند می‌شود گفت که در کیفیت رمضانی به سر می‌برند.

اما چرا ماه رمضان به عنوان یک بازهٔ ۲۹ یا ۳۰ روزه چنان اهمیتی یافته که در قرآن ذکر آن آمده و نزول قرآن در چنین ماهی عنوان شده۱؛ و البته از آن با عنوان ماه مهمانی خدا نیز یاد شده است؟

می‌توان گفت آن کیفیت رمضانی که در همهٔ ایام سال قابل دسترسی است، در این ماه آسان‌تر از همیشه در دسترس است. در واقع، آن کیفیت وجودی طی همزمانی (تقارن) با این بازهٔ زمانی خاص، ظهوری عام (همه‌شُمول) دارد و همگان به این خوان الهی و سفرهٔ گستردهٔ رزق‌های آسمانی دعوت شده‌اند.

به نظر می‌رسد که به این کیفیت رمضانی بیش از هر چیزی با نخوردن یا بهتر است بگوییم کمتر خوردن می‌توان وارد شد. روزه در همهٔ آیین‌های دینی و معنوی جایگاهی خاص دارد و در قرآن کریم نیز ذکر شده که «روزه بر شما واجب شده همان‌گونه که بر کسانی که پیش از شما بودند واجب شده بود.»۲ پس حضور در چنین کیفیتی، مستلزم رعایت این اصل بنیادی در همهٔ اوقات ماه مبارک رمضان است.

به این ترتیب، می‌توان گفت با رویکردی که در سحری و افطاری (و از افطار تا سحر) تا می‌تواند می‌خورد و فقط در میانهٔ سحر تا افطار خود را از خوردن محروم می‌کند، خیلی نمی‌توان بهرهٔ خاصی را از ماه رمضان انتظار داشت.

اما چه آن کسی که به شکل مرسوم روزه می‌گیرد (و در سحری و افطاری و از افطار تا سحر نیز به‌اعتدال خوراک می‌خورد) و چه کسی که امکان آن روزه برایش مهیا نیست (اما به‌حُرمت و برکتِ این ماه، در تمام اوقات روز سعی می‌کند خوراکش را از حد معمول کمتر کند)، در واقع خودش را آمادهٔ ورود به آن کیفیت شگرف رمضانی می‌کند. کیفیتی که به آن، مخصوصاً به‌خاطر زمان مبارک (تبرّک‌یافتهٔ) این ماه، آسان‌تر از همیشه و با کمترین موانع می‌توان وارد شد؛ و چون این فرصت از دست برود باید تا یک سال دیگر صبر کرد و از کجا معلوم که دوباره بتوان این ماه را درک کرد؟

و اگر انسان بتواند این کیفیت رمضانی را در خود نگه دارد و آن را در سایر اوقات سال نیز زندگی کند، می‌توان گفت که به فهمِ حقیقت رمضان رسیده و بهترین هدیه را از این ماه دریافت کرده است. چنین کسی می‌تواند فطر را حقیقتاً عید بنامد و چه‌بسا در همان عید یا هر زمانی پیش یا پس از آن که خدا صلاح می‌داند، به فطرت خویش که حقیقتِ دین و دینِ حقیقی است۳، نائل شود.

▫️علی‌اکبر قزوینی
یازدهم رمضان ۱۴۴۶
بیست و دوم اسفند ۱۴۰۳
تهران


  1. شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ (بقره: ۱۸۵) ↩︎
  2. یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ (بقره: ۱۸۳) ↩︎
  3. فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ  (روم: ۳۰) ↩︎