لادن
گاهی از تلاش عالِمانی
ــ از هر حیطه ــ
که با تمام توان میکوشند
ثابت کنند که
خدایی نیست
و معنایی برای زندگی
در کار نیست
و همهچیز
فقط همین هیاهوی سرگیجهآورِ
دنیای ماده است
خندهام میگیرد.
گاهی هم کسانی هستند
که خدایی سکولار را
ترویج و تبلیغ میکنند ــ
خدایی که نهایتش
یک حس خوب
در درون ماست
نه پاسخِ
همهٔ
سؤالهای
ما!۱
بیا لادن
بیا از دل دادن
به خدایانِ دروغین
که مدتهاست غروب کردهاند
دست برداریم.۲
آفتاب میتابد لادن
آفتابِ بیغروبِ حقیقت…!
مباد که به جای گرم شدن با آن
و رفتن بهسمت آن
و در آن ذوب شدن
و حیاتی دیگر ــ نورانی ــ
یافتن،
دل به هزار توجیهِ ذهنی
ــ بافتههای ذهنهای همچو خود بیمار ــ
بدهیم
تا بیدار
نشویم…
▫️علیاکبر قزوینی
- ای دلبر و مقصودِ ما، ای قبله و معبودِ ما/ آتش زدی در عودِ ما؛ نَظّاره کُن در دودِ ما! (مولانا، دیوان شمس) ↩︎
- …قَالَ لَا أُحِبُّ الْآفِلِينَ/ [و ابراهیم] گفت که من غروبکنندگان را دوست ندارم! (انعام: ٧۶) * إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ حَنِيفًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ/ من با تمام دل، بیهیچ انحرافی، تمام وجه و توجّه خودم را به سوی کسی برگرداندم که آسمانها و زمین را پدید آورده است، آری، و من از مشرکان نیستم! (انعام: ٧٩) ↩︎